توضیحات
کتاب با نوشتهای دربارۀ ماجرای هراکلیتوس (Heraclitus) آغاز میشود که میگفت نمیتوان دو بار در یک رودخانه پا گذاشت و بازنمایی این مفهوم در فیلم را نشان میدهد.
او سپس سراغ اهمیت این تفکر و به طور کلی اهمیت عنصر آب در سینمای رنوار (Renoir) میرود و سعی میکند ریشههای آن را کشف کند. او نشان میدهد که رنوار در این مسیر از آثار پدرش که یکی از مشهورترین نقاشان امپرسیونست بوده و دیگر نقاشان این مکتب تأثیر زیادی گرفته است. نویسنده سپس سراغ توضیح منابع الهامی که ممکن است روی فیلم تأثیر گذاشته باشند میرود و به آثار نویسندگانی نظیر شکسپیر و جورج برنارد شاو (George Bernard Shaw) اشاره میکند که نمایشنامۀ اصلی، شخصیتپردازیها و به علاوه از طرفی نوع فیلمسازی رنوار تحت تأثیر آنها بوده است.
در ادامه نویسنده پس از ارائۀ تحلیل مختصری دربارۀ موسیقی متن و ارتباطش با سکانسهای کلیدی فیلم به سراغ بررسی نمایشنامۀ اصلی میرود و ویژگیهای آن را به شکل مفصلتری با اثر رنوار مقایسه میکند. او سپس به اهمیت کار میشل سیمون (Michel Simon) بازیگر فیلم اشاره میکند که خود با توجه به ذخیرۀ مطالعاتیاش چه تأثیراتی روی روند پیشروی داستان و بازنماییاش به شکل حاضر در فیلم گذاشته است و در حقیقت به لحاظ ایدئولوژیکی توانسته با شخصیت بودو یکی شود.
او سپس باقی شخصیتهای فیلم را بررسی میکند و نشان میدهد شخصیتی که به نوعی نقش مقابل بودو را بازی میکند چه نمادی دارد و این تقابل در سکانسهای مختلف چه شکلی به خود میگیرد. بودو نخست در مقابل قرار گرفتن در هر چارچوبی مقاومت میکند اما به تدریج نگرشش تلطیف میشود اما درست جایی که فکر میکنیم تغییر کرده که شخصیت سابقش باز میگردد که این پایانبندی در نمایشنامۀ اصلی به این شکل نیامده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.