توضیحات
این اثر، داستان پر تب و تاب از زندگیِ زنی سرخورده به نام «لورا» است که در آستانهی چهل سالگی در یک کلینیک ضدخودکشی به نام «آخر خط» کار میکند. چه کسی بهتر از همسری عاشق و مادری مهربان و همکاری همدل میتواند داوطلب مرکز خیریه و سنگصبور آدمهایی بشود که به آخر خط رسیدهاند؟ اما این گوش شنوا در اشتیاق چیز دیگریست: او نهتنها برای منصرفکردن قربانیانِ خودکشی تلاشی نمیکند، بلکه آنها را به خودکشی ترغیب میکند. درواقع اگر کسی تصمیم جدی و قاطعانه برای خودکشی گرفته باشد، نباید خیلی هم بدش بیاید که کسی مثل لورا پشت خط قرار بگیرد! اینبار مردی میخواهد بمیرد، البته به شکلی متفاوت…
در این اثر «جان مارس» کتابش را به گونهای آغاز میکند که هر خوانندهای را بعد از خواندن چند صفحه سرجایش میخکوب میکند و چارهای جز ادامهدادن برایش باقی نمیگذارد. تعلیق، کشمکشهای پیوسته بین طعمه و شکار، روابط پیچیده و زنجیروار بین شخصیتهای داستان از جمله ویژگیهاییاند که «صدای آخر خط» را به یک اثر درخشان تبدیل میکند. مارس، در طول رمان، خواننده را با هر یک از شخصیتها و گذشتهشان آشنا میکند و بیش از پیش به هیجان و غافلگیریشان میافزاید.
جان مارس، نویسندهی چهل و هشت سالهی بریتانیایی است که به عنوان ژورنالیست، نویسنده، و فیلمنامهنویس در چند سال اخیر فعالیتهای هنری خود را ارائه داده و اسم و رسمی برای خود دست و پا کرده است. رمان جنایی_روانشناختی «صدای آخر خط» در سال ۲۰۱۷ به انتشار رسید که میتوان از آن به عنوان موفقترین و پرفروشترین کتاب این نویسنده نام برد. در واقع این کتاب، اثریست که به طور رسمی مارس را به جامعهی ادبی دنیا معرفی کرده و برایش شهرت به ارمغان آورده است. از این نویسنده رمانهای دیگری در همین ژانر به چاپ رسیده که از میان آنها میتوان به برگزیده (۲۰۱۷)، زمانی که ناپدید شدی (۲۰۱۷)، و به هر جا هستی خوش آمدی (۲۰۱۵) اشاره کرد.
«صدای آخر خط» اولین اثریست که از این نویسنده به زبان فارسی ترجمه شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.