کتاب فراری با عنوان اصلی Run Away اثر هارلن کوبن Harlan Coben اثری خواندنیست که نشر خوب در حوزهی ادبیات داستانی منتشر کرده است.
فراری با ترجمهی مینا وکیلینژاد روانهی بازار کتاب شده است. این رمان، داستان مردی به نام سایمون گرین، یک مشاور مالیست که دختر بزرگش، «پیج»، درگیر اعتیاد به مواد مخدر شده. او همراه مردی به نام آرون که ده سال از خودش بزرگتر است، از خانه رفته. آغاز داستان، جاییست که سایمون پس از مدتی جستجو، دختر گمشدهاش را میبیند. دختر در حالت نشئگی در پارک گیتار میزند تا از مردم انعام بگیرد. سایمون سعی میکند متقاعدش کند که دوباره نزد خانواده برگردد. اما دختر فرار میکند و سایمون برای بازگرداندن او وارد مسیری میشود که پر است از چیزهای غیرمنتظره. در این مسیر، قتلهایی اتفاق میافتد و رازهایی وجود دارد که سایمون برای نجات دخترش باید آنها را کشف کند.
هارلن کوبن هیچوقت خواننده را ناامید نمیکند
هارلن کوبن در رمان فراری مسائل و مشکلات مختلف فرهنگی و اجتماعیِ روزِ آمریکا را دستمایهی اثرش قرار داده است. وی توانسته از یک الگوی روایی مرسوم استفاده کند اما داستانی جدید و جذاب پدید بیاورد؛ اثری که هم با ویژگیهای فرهنگی امروز هماهنگی داشته باشد و هم به شکل جذابی غیرمنتظره باشد. یکی دیگر از ویژگیهای برجستهی این اثر، توانایی بالای نویسنده در پرداخت شخصیتهای متعدد چندلایه و استفاده از دیالوگهای دقیق و به جا است.
از دیگر ویژگیهای برجستهی این اثر میتوان به تعلیق خوب داستان اشاره کرد که مخاطب را از همان صفحات آغازین درگیر میکند و تا پایان داستان رهایش نمیکند. روابط پیچیده و گرهگشاییهای هوشمندانه نیز از ویژگیهای قلم کوبن است که کتابهایش را به آثاری خواندنی و به یادماندنی تبدیل میکند.
هارلن کوبن، محبوبترین رماننویس ژانر جنایی
هارلن کوبن (۱۹۶۲) یکی از پرفروشترین و محبوبترین رماننویسهای ژانر جنایی-معمایی روز آمریکاست. داستانهای او غالباً در مورد مسائل و جرایمیست که در گذشته صورت گرفته و پروندهی آن برای مدت طولانییی حل نشده و باز مانده. از شاخصههای دیگر داستانهای کوبن این است که او یک یا چند شخصیت از رمانهایش را در رمان بعدی تکرار میکند و رابطهای بینداستانی در کتابهایش پدید میآورد. وی تاکنون موفق به کسب جوایز معتبری در سبک نگارش خود شده است که از میان آنها میتوان به جایزهی آنتونی در سال ۹۶، جایزهی معتبر ادگار و جایزهی شِیمِس در سال ۹۷، جایزهی بَری در سال ۹۸ و… اشاره کرد.
رمان فراری که بسیار پرهیجان و پرتعلیق است تاکنون فروش بسیار بالایی داشته و استقبال خیلی خوبی از آن شده است. این رمان همچنین در لیست نهایی نامزدهای دریافت جایزهی گودریدز قرار گرفت.
کتاب فراری: اثری منحصربهفرد
به طور کلی رمان فراری موفق شده نظرات مثبت زیادی از خوانندگان و منتقدان مختلف را به خود جلب کند. یکی از خوانندگان گودریدز در ستایش قلم هارلان کوبن نوشته: «این نویسنده هوشمندی بالایی در ایجاد تعادل بین هیجان و پویایی و باورپذیری شخصیتهای داستان دارد. برایم سخت بود که کتاب را زمین بگذارم.»
خوانندهی دیگری دربارهی این کتاب نوشته: «سختترین بخش نوشتن داستانهای پرحادثه و هیجانی، ایجاد تغییرات رفتاری قابلباور در بین شخصیتهاست. این مسئلهایست که اگر بهخوبی به آن پرداخته نشود، بهتنهایی میتواند یک داستان قوی را به داستانی کلیشهای و کمارزش تبدیل کند. کوبن در طول سالهای اخیر ثابت کرده که استاد خلق چنین داستانهاییست.»
یکی دیگر از خوانندهها با اشاره به مسائل اجتماعی مطرح شده در داستان نوشته: «از وقتی فرزندانم به سن نوجوانی رسیدهاند، به عنوان یک پدر بسیار احساسیتر از گذشته به کنشهای آنها و چنین داستانهایی واکنش نشان میدهم. وقتی این داستان را میخواندم با رنج سایمن و اینگرید خیلی همزادپنداری میکردم.»
همیشه یک غافلگیری بزرگ وجود دارد
رسانه و منتقدهای بسیاری در ستایش رمان فراری اثر هارلن کوبن نوشتهاند که در ادامهی این یادداشت، گزیدهای از نقدهای منتشرشده را میخوانیم:
آنه پَچت: بعد از چند ساعت مطالعهی این کتاب به خودم آمدم و متوجه شدم ساعتهاست از جایم تکان نخوردهام. میخکوبکننده بود. همین.
نشریهی یو اس اِی تودِی: آثار اینچنینی را میتوان از میانهی داستان حدس زد، اما این کتاب بهقدری در خلق معما و ایجاد تعلیق موفق است که حتی پس از به پایانرساندن داستان هم بخشی از پیچیدگیهای آن ذهن خواننده را درگیر میکند.
نشریهی پابلیشرز ویکلی: داستان کتاب آنقدر دستخوش پیچوتابهای ناگهانی و درگیرکننده میشود که خواننده برای نیفتادن فکاش باید خیلی تلاش کند!
لی چایلد: کوبن هیچوقت شما را ناامید نمیکند و همیشه یک غافلگیری بزرگ وجود دارد. این اثر او هم بسیار خاص و منحصربهفرد است.
گزیدهای از کتاب فراری: در مزارع توتفرنگی
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
در مزارع توتفرنگی اصلا توتفرنگی پیدا نمیشد و یک قطعهزمین دوونیم جریبی محصور را هم بهسختی میتوان مزرعه نامید، چه برسد به اینکه از اسم جمع استفاده کنیم و به آن مزارع بگوییم؛ اما این اسم از معنی (لغوی) کلمه گرفته نشده بود، بلکه برگرفته از نام آهنگ گروه بیتلز بود. مزارع توتفرنگی محوطهای مثلثیشکل در خیابان هفتادودوم و ضلع غربی سنترال پارک است که یاد و خاطرهی جان لنون را که در خیابان به ضرب گلوله کشته شد، زنده نگه میدارد. در مرکز این بنای یادبود یک موزاییک گرد از سنگهای جواهرنشان قرار دارد که در وسط آن نوشتهی سادهای دیده میشود:
تصور کن!
اگر از علاقهمندان ژانر جنایی و معمایی هستید، خواندن آثار دیگری را که نشر خوب در این ژانر منتشر کرده، پیشنهاد میکنیم:
پارادوکس، کاترین کولتر، ترجمهی حسین یعقوبی
نزدیک خانه، کارا هانتر، ترجمهی شهناز رافعی