آتشی در خانه اثر درخشان کامیلا شمسی که با ترجمهی سولماز دولتزاده در نشر خوب منتشر شده، روایت عشق است و سرسپردگی. این کتاب، داستانِ زن جوانی به نام اسماست که سرانجام رها شده است. او پس از مرگ مادرش مجبور شده بود سالها وقتش را صرف بزرگکردن خواهر و برادر دوقلویش کند ولی حالا بالاخره در آمریکا درس میخواند و بار دیگر به سراغ رؤیایی رفته که مدتها از پیگیری آن بازمانده بود. اما او نمیتواند نگران خواهر زیبا و یکدندهاش، آنیکا که در لندن زندگی میکند –یا برادرش پرویز که در جستجوی رؤیای خودش ناپدید شده، نباشد. رؤیای برادرش این بوده که به خودش بقبولاند میتواند میراث تیرهوتار پدر جهادگرشان را دنبال کند، پدری که هرگز نتوانسته بود او را ببیند.
بعد ایمون وارد زندگی خواهرش میشود. آدمی خوشقیافه و پولدار که در لندن، در دنیایی متفاوت با دنیای آنها زندگی میکند. ایمون به عنوان پسر یک سیاستمدار قدرتمند مسلمان بریتانیایی، امتیاز تولد در خاک این کشور را هم دارد که میتواند از آن بهره ببرد یا آن را کنار بگذارد. آیا او فرصتی است برای عاشق شدن؟ وسیلهای است برای رهایی پرویز؟ سرنوشت این دو خانواده به شکل اجتنابناپذیر و گیجکنندهای در این رمانِ انتقادی به هم گره میخورد؛ رمانی که پرسش اصلیاش این است: حاضریم چه چیزهایی را در راه عشق فدا کنیم؟
آینهی جهان معاصر
آتشی در خانه داستانیست برآمده از دل غربت و بیخانمانی. آتشی است که خاکسترش هرگز دست سرد خاموشی را تجربه نخواهد کرد. خانه و وطنی که نیست و هست. وطنی که فرزندان سرزمین خود را قربانی جهالت و نادانی میکند. روایتی که گویا تاریخ از تکرارش خسته نمیشود و همچون فرمانروایی خونخوار قربانی میطلبد. از «آنتیگونه» تا «آنیکا» چندین بار آن را دیده و شنیدهایم؟ روایتی که آشناست و آشنا نیست. در ذات خود یگانه است. همانطور که آنتیگونه اثر سوفوکل یگانه بود.
آتشی در خانه تصویری امروزی از کتاب آنتیگونه اثر سوفوکل را ارائه میدهد. این اثر، داستانی بهشدت حساس و جذاب را تعریف میکند دربارهی وفاداریهایی که در اثر برخورد عشق و سیاست از هم میپاشند و تصدیقی است بر این ادعا که کامیلا شمسی، استاد داستانسرایی در زمانهی ماست. این نویسندهي پاکستانیتبار و جوان، برندهی جایزهی ادبیات داستانی زنان با الهام از اثر سوفوکل تراژدییی خلق میکند که در سایهی روایتی زنانه و لطیف تأثیر نثرش را چند برابر کرده است.
داستان اگرچه تلخ اما حقیقتی است که نمیتوان انکارش کرد. مشکلات مهاجرت، جامعهی سرمایهداری، فاصلهی طبقاتی، سردرگمی فرهنگی، دین و داعش موضوعاتیست که نویسنده به آنها پرداخته است و از نقاط درخشان و قوت این اثر محسوب میشوند؛ دغدغههایی که نیمی از جهانِ معاصر به آن مشغول است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
چه بود این حال و روز؟ مصیبت نبود. مصیبت را میشناخت. مصیبت همچون خواهر و برادر تنی با آنها بزرگ شده بود، هرچند ناخواسته. چارهای جز پذیرفتن آن نداشتند. مصیبت مایع آمنيوتیک زندگیشان بود. وقتی خواهرش نگاهش میکرد و از دنیایی که پیش رو داشتند حرف میزد، میتوانست مصیبت را جلوي چشمش ببیند. مصیبت قوارهی تنشان شده بود ــ همچون پوست دوم تو را در برميگرفت و تو بهمرور میآموختی که در پوست بخزی و زندگیات را از سر بگیری. مصیبت معاملهی خداوند با عزرائیل بود، در قبال رودی غیرقابل عبور که زندهها را از مردهها جدا میکرد و سوگ، پلی بر این رود بود تا مرده بتواند بیاید و بین زندهها پرواز کند، صدای پایشان را میشد از بالای سرت و صدای خندهشان را از گوشهای بشنوی، طرز راه رفتنشان را در بدن غریبهها ببینی و توی خیابان دنبالشان بروی و آرزو کنی هرگز برنگردند که نگاهت کنند. مصیبت، بدهیات به مرگ بود، آن هم به جرمِ اجتنابناپذيرِ زیستن بدون آنها.
آتشی در خانه در اندک زمانی پس از انتشارش توانست جوایز بسیاری را برای نویسندهی خوشفکرش رقم بزند. این اثر در سال ۲۰۱۷ نامزد اول جایزهی مَنبوکر و جایزهی ادبی کاستا برندهی جوایز بسیاری از جمله کتاب منتخب سال به انتخاب نیویورک تایمز، گاردین، آبزروِر، تلگراف، نیو استیتزمن، ایونیک استاندارد شود. در سال ۲۰۱۸ هم نامزد نهایی جایزهی دیاسسی برای آثار ادبی جنوبِ آسیا شد و جایزهی ادبیات داستانی زنان برای نویسندهاش به ارمغان آورد.
آتشی در خانه یک اثر کلاسیک_معاصر
رسانههای خارجی زیادی در ستایش این اثر درخشان کامیلا شمسی نوشتهاند. پیتر کَری دربارهی این کتاب نوشت: «آتشی در خانه با من کاری کرد تا وحشتزده و لرزان روی لبهی صندلیام میخکوب شوم و شجاعت و بلندپروازی مرا به تحسین واداشت. پیشنهاد میکنم نخستوزیرها و رئیسجمهورهای تمام کشورهای جهان این کتاب را بخوانند.»
اَلی اسمیت هم با اشاره به رگههایی از شوخطبعی که در این اثر به چشم میخورد، نوشت: «این اثر شگفتانگیز کامیلا شمسی دربارهی حقایق کهنه و کاملاً جدید جهان حرف میزند… این رمان بسیار نفسگیر است و داستانش را با خونسردی و شوخطبعی و بیرحمی و لحنی عاری از خودنمایی بیان میکند، طوری که موقع خواندنش مدام میدیدم که به جای نشستن روی کاناپه، به آشپزخانه آمدهام و اصلاً سردرنمیآوردم چرا پایم را توی آشپزخانه گذاشتهام؟ و متوجه شدم که پیوسته کتابی را که میخواندم، زمین میگذاشتم و از اتاق بیرون میرفتم، ولی به محض اینکه میفهمیدم کجا بودهام و کجا نبودهام، سریع برمیگشتم و دوباره میچسبیدم به خواندن کتاب… نتیجهی کار تأثیرگذار بود و اینجا به نظرم سعی کرده خانهای جدید برای داستانی قدیمی بسازد. آن داستان قدیمی دربارهی دختر کوچکی است که مسئولیت حرفزدن دربارهی قدرت را برعهده میگیرد. او اثری خلق کرده است که به نظرم میشود آن را یک کتاب کلاسیک معاصر نامید.»
نشریهی بوکپیچ با اشاره به ساختار داستانی این اثر نوشت: «آتشی در خانه، هفتمین رمان شمسی و استادانهترین اثر اوست. پیرنگ داستان از نظر احساسی تأثیرگذار است و خوب با داستانپردازی صریح و روشن او هماهنگی دارد. شمسی با اطمینان به سراغ مسائلی پیچیده میرود و آنها را به دقت بررسی میکند… این کتاب مهیّج که ماهرانه نوشته شده است، بهسرعت پیش میرود تا به گرهگشایی اجتنابناپذیرش برسد و خواننده را وادار میکند به این پرسش پاسخ دهیم که حاضریم چه چیزهایی را در راه خانواده و عشق فدا کنیم.»
پیوند ناگزیر با جهان امروز
نشریهي بوکلیست هم با در نظرگرفتن ابعاد مختلف فرهنگی_مذهبی_هویتی در این داستان نوشت: «اثری دردآور که پیوند غیرقابل انکاری با جهان امروز دارد… شمسی با نثری همهفهم و استوار و بدون آنکه یکی از طرفین را زیاده از حد بر دیگری ترجیح دهد، به ترکیب شگفتانگیزی از مسائل جهان امروز میپردازد، از شرح حال مسلمانها گرفته تا یکسانسازی فرهنگی و هویتی تا سایهروشنهای روابط بینالمللی. این نوشتهی کوبنده، تأثیر احساسی ماندگاری از خود به جا میگذارد.»
راهول یعقوب در نشریهی فایننشال تایمز نوشت: «آتشی در خانه، یک اثر ادبی مهیّج است دربارهی تعصب و کشیده شدن به سوی افراطگرایی ولی علاوه بر این، رمانی غنی و جامع دربارهی عشق نیز هست… پایانبندی کتاب حالتی متناوب دارد طوری که انگار رویدادی است که آن را برای تلویزیون ساختهاند و غیرممکن است بتوانید از برخورد با آن اجتناب کنید. این اثر به آن دسته از مسائل اخلاقی میپردازد که حماقت روح سیاسی زمانهی ما را مورد تأکید قرار میدهد. کتاب را دوبار خواندم و سعی کردم تصمیم بگیرم کدام یک از این دو تعریف بهتر است ولی از آن مهمتر دلیلش این بود شیفته و مجذوب این اثر شده بودم.»
آیریش تایمز هم در ستایش این اثر درخشان نوشت: «کتابی فوقالعاده… اثری بحثبرانگیز که تحسین و ستایش افراد بسیاری را برانگیخته خواهد کرد، ولی ممکن است همزمان باعث عصبانیت خوانندگانی شود که انتظار توصیف صفر و صدیتری از تروریستها در برابر غیرتروریستها، مسلمانها در برابر غیرمسلمانها و نقش حکومت در برابر حقوق مدنی افراد ارائه دهد. باید نویسندهی شجاعی باشی تا بتوانی با چنین سبک دوپهلویی به این موضوعات بپردازی و باید نویسندهی بیپروایی باشی تا تشخیص دهی که آیا تمام حزبها را به اندازهی کافی سرزنش کردهای یا نه؟»