توضیحات
دربارۀ کتاب
|همه با هم بلند صدایش زدیم؛ نامهایی را فریاد کشیدیم که از ته دل امید داشتیم هنگام جستوجویش، آنها را به خاطر بیاورد.|
تورنتون در کتاب بهنام ناپدیدشدگان بوئنوسآیرس بار دیگر به سراغ قربانیان ناپدیدسازیهای اجباری در آرژانتین میرود. روایت از زبان دوازده قربانیِ تیربارانشده در «جنگ کثیف» شکل میگیرد. داستان با قتلعامی هولناک و معجزۀ زندهماندنِ دختربچهای آغاز میشود؛ کودکی بینام و بیخاطره که سرانجام به بوئنوسآیرس میرسد و نزد زوجی پزشک پناه میگیرد؛ پدر و مادری داغدیده که خود دخترشان، آنا ماریا، را در همان سرکوبهای سیاسی از دست دادهاند. در وجودِ این بازماندۀ خاموش، نامها و روایتِ یازده قربانیِ آن شب نهفته است؛ صداهایی شبحگون که از دلِ مرگ برخاستهاند تا حقیقت را بر زبان آورند.
از متن کتاب
«حالا همهمان یکجورهایی نفسها را در سینه حبس کردهایم و منتظریم و امیدواریم که واحد جستوجو ما را پیدا کند. اما باید چیزی به شما بگویم. من به اندازۀ دیگران هیجانزده نیستم، چون آنقدر چیزها دیدهام که میدانم دیگر برای ما، کار از کار گذشته. خدا میداند که فقط یک خاکسپاری درستوحسابی دلم میخواهد و اسمم را روی سنگ قبری هرچند کوچک.»





نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.