توضیحات
این رمان قصهی شهری ساحلی را توصیف میکند که میزبان فقر و یک سیستم نابرابر اقتصادی است. محلی که افراد مجبورند به سختترین شکل ممکن زندگی خود را بگذرانند. در این میان، کودکانی زاغهنشین و بیخانمان که در یک انباری متروکه شبهای خود را به صبح میرسانند، گروهی تشکیل دادهاند؛ گروهی به اسم ناخدایان خاک و شن. سر دستهی آنها پسربچهای است به نام پدرو. هرکدام از اعضای گروه در دزدیدن چیز خاصی مهارت دارند. بعد از گذشت مدتی، این گروه گسترده و گستردهتر میشود. با رشد فکری اعضای این گروه، وقتی که فقر حاکم در محیط اطرافشان را در همهی ابعادش رصد میکنند، تصمیم به انجام کنشی دیگر میگیرند. کنشی که سرقت را از دستور کار آنها کنار زده و هدف والاتری را دنبال میکند. کنشی به قصد جستجوی آزادی و برابری…نشریهی اسپانیایی زبان Cultura Colectiva در مورد این اثر نوشته: آمادو برای همه مینویسد. شاید همین نکته دلیلی است که بیش از 50 سال این کتاب به زبانهای مختلف ترجمه شده و مخاطب داشته. مهمترین چیزی که خواننده را جذب این کتاب میکند، قصهگویی آن است. کتاب، واقعیت بیرحمی را به تصویر میکشد که در آن کودکان به حال خود رها شدهاند. کودکانی که همه میتوانیم نمونههایی از آنها را در زندگی خودمان به چشم ببینیم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.