توضیحات
|جنگ هرگز تمام نمیشود؛ فقط چهره عوض میکند… و تا ابد زیر پوست انسان میماند.|
راوی بینام داستان، که در دو جنگ جهانی برای ارتش فرانسه خدمت کرده، معتقد است یک سرباز از زمان پیوستن به ارتش همهچیزش را میبازد؛ خانه، خانواده، معشوق، فرزند و یحتمل خودش را! او پس از اتمام جنگ دوم، مشغول رسیدگی به پروندۀ کسانی میشود که همسر یا پسرانشان به جنگ رفتهاند و هیچ خبری از آنها ندارند.
از متن کتاب
«دیگر کسی زندگی نمیکند…دیگر کسی نمیخوابد، دیگر کسی نمیخورد، مردهها را روی جانپناه میچینند، زخمیها را دیگر جمع نمیکنند. انتظار لحظۀ سرنوشتساز را میکشند، در نوعی بهت و حیرت، طی ارتعاش زمینلرزهای، میان آن هیاهوی جنونآمیز.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.