توضیحات
رمان روزی که نبود نوشتهی دژو کوستولنیی با ترجمهای از فاطمه هادوی توسط نشر خوب منتشر شد. این رمان داستان زنی ۳۵ ساله و منزوی به نام اسکای لارک را روایت میکند. اسکای لارک در سال ۱۸۹۹ در امپراتوری مجارستان و در شهر خیالی سارسزگ همراه با پدر و مادر خود زندگی میکند. پدر و مادر اسکای او را بسیار دوست دارند، اما این نکته که تا به این سن هنوز از آنها جدا نشده، کلافهشان کرده است. اسکای لارک چهرهی زیبایی ندارد و به همین دلیل همچنان مجرد مانده است. روزی از روزها، او به روستایی سفر میکند تا داییاش را ملاقات کند. فقدان او در خانه فصل تازهای در زندگی پدر و مادرش رقم میزند. با هم به رستوران میروند، به تماشای تئاتر مینشینند، در خیابانها قدم میزنند و با افراد مختلفی همصحبت میشوند. غیاب فرزندشان انگار که آنها را سرزندهتر کرده است. اما موعد بازگشت اسکایلارک فرا میرسد و این خانوادهی سهنفره باید با واقعیت روبهرو شوند. منتقد سایت ایندیپندنت دربارهی این کتاب مینویسد: «یک هفته در ماه سپتامبر در سال ۱۸۹۹ در یک شهر مجارستانی. این تمام چیزی است که در داستان وجود دارد. از کشت و کشتار، وقایع تاریخی بزرگ و یا فوران احساسات خبری نیست. توصیف دقیق نویسنده از شرایطی که انتخاب کرده کتاب را تبدیل به یک الماس میکند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.