این روزها که بیشتر زمانمان را در خانه سپری میکنیم، فرصتی را فراهم کرده تا برای کتابنخواندن محدودیتِ زمان و مشغلههای کاری را بهانه نکنیم.این روزها میتوانیم فارغ از دغدغههای همیشگی، گوشهی امنمان را پیدا کنیم و با خیال راحت و ذهنی آرامتر غرق در کتابها شویم. در این میان نشر خوب در تلاش است با انتشار کتابهایی در حوزههای مختلف، سلیقهی دوستان و مخاطبان بیشتری را پوشش بدهد.اگر شما هم مثل ما پناهگرفتن در سایهی داستان و رمان را به هر پناهگاه دیگری ترجیح میدهید، کتاب تسخیر عمارت هیل میتواند گزینهی خوبی باشد برای خواندن.
سیاحت در عمارت هیل
فصل آغازین این کتاب تکاندهنده است:
از آن جا که خود را آدمی دقیق و وظیفهشناس میدانست، زمان قابل توجهی صرف پیداکردن دستیار کرد. در بایگانی انجمن روانیها، میان پروندههای مهیج روزنامهها و گزارشهای پیراروانشناسان جستوجو و فهرستی جمعوجور کرد. از اسامی کسانی که حالا به هر نحوی و در سالهای متفاوت، چه مختصر چه مشکوک، اتفاقی غیرعادی را پشت سرگذاشته بودند.
از این فهرست، اول از همه نام کسانی را خط زد که مرده بودند، بعد هم نام کسانی را که به نظرش یا تبلیغاتچی بودند، یا کمهوش یا نامناسب، چون معلوم بود میخواستند بازارگرمی کنند و مرکز توجه باشند، در آخر به فهرستی شاید با دوازده نام رسید، بعد هرکدام از این افراد نامهای از دکتر مونتاگ گرفتند که دعوتشان میکرد قسمتی یا تمام تابستان را در خانهای راحت و ویلایی بیرون شهر بگذرانند؛ خانهای قدیمی اما با لولهکشی مناسب، برق، گرمایش مرکزی و تشکهای تمیز. در نامهها بهوضوح گفته شده بود هدف این سفر سیر و تفحص در داستانهای ناخوشایند بسیاری است که در عمر هشتادسالهی خانه بارها اتفاق افتادهاند.
نامههای دکتر مونتاگ به صورت علنی نمیگفتند عمارت هیل تسخیر شده است، دلیلش هم این بود که دکتر مونتاگ مرد علم بود و تا حضور ارواح را در عمارت هیل به راستی تجربه نمیکرد، باورش نمیشد که شانسش سرانجام گل کرده است؛ در نتیجه نامههایش متانت مبهمی داشتند که قرار بود تخیل هر خوانندهی تیزبینی را به خود جلب کند. چهار جواب برای این دوازده نامه به دکتر مونتاگ رسید، هشت نامزد احتملا نشانیشان عوض شده بود یا شاید هم دیگر علاقهشان به ماوراءالطبیعه از دست داده بودند یا حتی شاید از اول هم وجود خارجی نداشتند.
دکتر مونتاگ برای آن چهار نفر که جواب داده بودند، دوبارهای نامهای نوشت وروزی را مشخص کرد که خانه از آن روز رسما آمادگی پذیرایی از مهمانان را دارد و نشانی عمارت را هم با جزییات برایشان نوشت. اما حالا که میباست نشانی را توضیح میداد میدید پیداکردن خانه کار بسیار دشواری است، خصوصا پیدا کردنش بعد از رسیدن به مناطق روستایی اطراف. دکتر مونتاگ روز قبل از حرکت به سمت عمارت هیل، مجاب شده بود یکی از اعضای خانوادهای را که صاحب ملک بودند، به نمایندگی از بقیه با خودش ببرد؛ تلگرامی هم از یکی از نامزدها رسید که واضح بود با بهانهای ساختگی پا پس کشیده. یکی دیگرشان نه آمد نه نامهای فرستاد. احتمالا دلیلش مشکلی شخصی بود که فشار آورده و کار را سخت کرده بود. دوتای دیگر آمدند.
شایعات خواندنی دربارهی عمارت هیل
رمان تسخیر عمارت هیل اثر شرلی جکسون که در ژانر وحشت نوشته شده، اثری روان و خوشخوان است که با ترجمهی نیلوفر رحمانیان در نشر خوب منتشر شده.
داستان این کتاب دربارهی خانهی تسخیرشدهایست که شایعات زیادی دربارهش گفته و شنیده میشود. این خانه سالهاست که خالی از سکنه است و تمام مستاجرانش بعد از چند روز از خانه فرار میکنند. دکتر مونتگ، متخصص علوم ماورا است. بعد از شنیدن دربارهی این خانه تصمیم میگیرد به کمک دستیارانی تحقیقاتی را روی این خانه انجام دهد و دو نفر را برای این پروژه انتخاب میکند. هر دو این افراد براساس سابقهی خانوادگی و تجریبات ماوراییشان انتخاب میشوند: «النور» که سالهای زیادی از مادرش مراقبت کرده و «تئودورا»که حافظه و توانانی ذهنی بالایی دارد. نفر سوم هم لوک ساندرسن است که ادعای مالکیت خانه را دارد و نمایندهی صاحبخانه است…
تسخیر عمارت هیل اثری پرهیجان است که ماجراهای نفسگیرش تعلیق خوبی را در داستان به وجود آورده و پایان تکاندهندهش ذهن خواننده را بیش از پیش درگیر داستان میکند…
در بخشی دیگری از این کتاب میخوانیم:
بیشوکم اگر هر بنایی را بیهوا نگاه کنی یا در زاویهای غریب ببینی، آن خانه رخِ دیگری مینماید، انگار نگاهی عمیقاً خندهآور به بینندهاش انداخته است؛ ظاهر عمارت هیل شبیه به چهرهای بیدار بود، مراقب و نظارهگر، با آن پنجرههای خالیِ بهسان چشم و تکبری بدخواهانه در گچبریِ ابروها. این خانه که از ظاهرش برمیآمد خودش باعث ساخت تکتک خطوط و زوایایش بوده، سر عظیمش را بینیاز از نوعِ بشر در آسمان برافراشته بود. خانهای عاری از مهربانی، گویی هرگز قرار نبوده بنیبشری ساکنش شود که جای مناسبی نه برای آدمیزاد است و نه برای عشق و نه برای امید.
طلسم داستانهای شرلی جکسن
شرلی جکسن نویسندهی کتاب تسخیر عمارت هیل از نویسندگان آمریکایی و صاحب سبک در داستان کوتاه است. معروفترین اثر او داستان کوتاه لاتاری است که برای اولین بار در مجلهی نیویورکر به چاپ رسید و با آن به شهرت جهانی رسید. سبک کلی جکسن بسیار منحصربهفرد بوده و درونمایهی ترس و وحشت تقریباً در همۀ آثارش مشهود است. او همچنین چند مجموعهداستان برای کودکان به چاپ رسانده است.
جویس کارول اوتس در یکی از یادداشتهای مجلهی نیویورک ریویو آو بوکز در ستایش قلم جکسون نوشت: «آثار داستانی شرلی جکسون وهمآلودگی و تقدیرگرایییی از جنس قصههای پریان دارند که همین ویژگی شبیه طلسمی قوی عمل میکند و پیش از آنکه به خودتان بیایید هیپنوتیزمتان میکند.»
تسخیر عمارت هیل را میتوان یکی از موفقترین رمانهای این نویسندۀ نامی که بیشتر به داستان کوتاه علاقه داشت، دانست.
تسخیر عمارت هیل: کتابی ارزشمند در صد سال گذشته
به طور کلی کتاب تسخیر عمارت هیل داستان کوتاه و مختصریست که در ژانر وحشت نگاشته شده است. نثر داستان روان است و کلماتی آسان و بیتکلف دارد که همین ویژگیها خواندنش را برای خوانندگان کمحوصله هم آسان میکند.
نویسندگان و رسانههای زیادی در ستایش کتاب تسخیر عمارت هیل نوشتهاند.
نیل گِیمن دربارهی این اثر نوشت: «این داستان را در نوجوانی خواندم. به عنوان یک نوجوان، تا حد سکته من را ترساند…و البته هنوز هم داستانش تسخیرم کرده!»
کارمن ماریا ماچادو نوشت: «ترسناکترین کتابی که در تمام عمرم خواندم!»
استفن کینگ با اشاره به ژانر کتاب نوشت: «این رمان یکی از تنها دو رمان فراطبیعی ارزشمند در صد سال گذشته است.»
نظرات کاربران گودریدز دربارهی کتاب تسخیر عمارت هیل
رمان تسخیر عمارت هیل یک نمونهی کامل و ممتاز از داستانهای ژانر وحشت است؛ نه فقط به خاطر درونمایهی وحشت و دلهرهآورش، بلکه به خاطر نثر ظریف و رگههای روانشناختی درون داستان که به شکل هنرمندانهای به آن تزریق شدهاند.
این کتاب نه تنها در میان نویسندگان و منتقدان ادبی جایگاه خود را پیدا کرد، بلکه در میان خوانندگان و مخاطبان جهانِ ادبیات نیز با استقبال کمنظیری روبهرو شد. کاربران زیادی در سایت گودریدز نظر و تجربیات خود را دربارهی این کتاب نوشتهاند که در ادامه برخی از این نظرات را میخوانیم:
- من شیفتهی رگههای علمییی شدم که در پساپردهی اصلی داستان نمایان بود. اینکه «تسخیر» امری ممکن است یا نه، همیشه یکی از دغدغههای ذهنی من بوده.
- اکثر آثار شرلی جکسون درونمایهی ترس و وحشت دارند. به جرات میگویم که «تسخیر عمارت هیل» یکی از موفقترین رمانهای این نویسنده است و خواندنش را به همه پیشنهاد میکنم.
- به عنوان یکی از طرفدارهای ژانر وحشت باید بگویم که کتاب را دوست داشتم و در طول داستان پیوسته درگیر حدس و گمانهای مختلف بودم. من شیفتهی این ترفندهای شرلی جکسنام که ذهن خوانندهاش را به بازی میگیرد…
- این کتاب داستانِ خانهای تسخیرشده روی یک تپه است که شایعات زیادی دربارهاش شنیده میشود. سالهای زیادیست که کسی در این خانه زندگی نمیکند و مستاجرانش بعد از چند روز فرار میکنند… ماجرای جالبی داشت. فکر میکنم اقتباس سینماییش هم جذاب و پرطرفدار شود.
- علاوه بر قلم خوب نویسنده و تعلیقهای داستانی، یکی از ویژگیهای خوب این کتاب کوتاه بودنش است. شرلی جکسون در کمتر از ۳۰۰ صفحه داستانی پرهیجان خلق کرده است.
اگر از علاقهمندان ژانر وحشت هستید میتوانید کتابهای پشت درهای بسته اثر بی.ای. پاریس و صدای آخر خط اثر جان مارس را نیز در لیست خواندنیهایتان بگذارید.