خبر خوان روایتی از نژادپرستی و تفاوت‌های فرهنگی

رمان پرماجرای خبر خوان news of the world  به قلم پولت جایلز Paulette kay jiles و با ترجمه‌ی مهرداد وثوقی به تازگی در انتشارات خوب منتشر شده است. خبر خوان از فهرست بهترین کتاب های جهان منتخب شده است. حق انحصاری انتشار کتاب خبر خوان به زبان فارسی در سراسر دنیا متعلق به نشر خوب است. جایلز با استفاده‌ی هوشمندانه از تقابل فرهنگی و اندیشه خواننده را به فکر فرو می‌برند.داستان خبر خوان در تگزاس، سال ۱۸۷۰ می‌گذرد. ستیزهای کور نژادپرستانه، درگیری‌هایی که حاصل جهل و ناتوانی در گفتگو هستند مضمون اصلی رمان خبر خوان را تشکیل می‌دهند. با کمی تامل می‌توانیم دریابیم که رمان خبر خوان با تکیه بر مسئله‌ی تفاوت فرهنگ‌ شکل گرفته؛ موضوعی که همواره دنیای ما را درگیر آن بوده و هست. برای خرید اینترنتی کتاب خبرخوان میتوانید به بخش کتاب‌ها فروشگاه اینترنتی انتشارات خوب سر بزنید.

اسارت یا آزادی؟ مساله این است!

رمان خبر خوان ماجرای دختری آلمانی به نام جوهنا را روایت می‌کند. جوهنا شش ساله است و به همراه خانواده‌اش در آمریکا زندگی ‌می‌کند. سرخپوستان قبیله‌ی کیووا به خانواده‌ی او حمله‌ می‌کنند، آن‌ها را وحشیانه به قتل می‌رسانند و جوهنا را به اسارت می‌گیرند. پس از آن جوهنا در قبیله‌ی کیووا زندگی‌اش را ادامه می‌دهد. با گذشت چهار سال او زبان، فرهنگ اصلی و گذشته‌اش را از یاد برده و خود را عضو قبیله‌ی کیووا می‌داند. جوهنا ده ساله است که گروهی از سربازان آمریکایی او را از این قبیله پس می‌گیرند و آزاد می‌کنند. هرچند برای جوهنا این آزادی معنایی متفاوت دارد؛ معنای اسارت دوباره. او بار دیگر برخلاف میل خود از خانواده‌ای که دوست دارد جدا شده و پا به دنیای بیگانه‌ای گذاشته است. جوهنا دوباره حس ترس و بیگانگی را تجربه می‌کند. او توان فهم ارزش‌ها و سبک زندگی سفید پوستان را ندارد.

زندگی در میان بیگانگان

پرده‌هایی که جلوی پنجره آویخته بودند با هیچ منطقی جور در نمی‌آمدند. نمی‌دانست چرا باید کسی توی دیوار سنگی پنجره درست کند؛ و تویش را شیشه کار بگذارد و بعد مقابلش را با پارچه بپوشاند. (از متن کتاب خبر خوان)         اولین و آخرین پناهگاه کیووایی‌ها، شجاعت بود. کیووایی‌ها، نه خواهش می‌کردند، نه التماس و نه دلجویی. پس از تحمل سختی‌ها سرانجام می‌تواند یاس را از پا درآورد، می‌تواند به هر پشتیبانی دست رد بزند و تسلیم نشود. دوباره صورتش را پاک کرد و از گاری بالا رفت. آئوسای گیاکی، گیائو بوی تول. آماده‌ی زمستانی سخت باش. آماده‌ی روزگار سخت باش. موهایش را طوری به هم تابید که انگار مهیای نبرد می‌شود و به این ترتیب ساکت و آرام شد. (از متن کتاب خبر خوان)

زندگی در میان سطرهایی از سرزمین‌های دور

یکی از شخصیت‌های اصلی رمان خبر خوان کاپیتان جفرسون کایل کید است؛ پیرمردی هفتاد و دو ساله که شغل او خبر خوانی‌ست. او به شهرها و روستاهای مختلف سفر می‌کند و در ازای مزد کمی برای مردم روزنامه می‌خواند. کاپیتان مرد با تجربه‌ای ا‌ست. او در دو جنگ شرکت کرده است؛ سردوگرم روزگار را چشیده، معنای دلتنگی و ازدست‌‌دادن را می‌داند. او دلبسته‌ی اخبار سرزمین‌های دور است. اخباری که برای خواندن انتخاب می‌کند از فرهنگ‌های دیگر هستند و رنگ و بوی داستان و افسانه دارند. شاید همین گشت‌وگذار در اخبار کشورها دور و رسوم‌شان است که کاپیتان را به انسانی فهیم بدل کرده است. در روزگاری که همه به جای حرف زدن می‌جنگند او به دنبال راهی برای گفتگو می‌گردد. در ادامه‌ی این یادداشت به بررسی بخش های دیگر رمان خبر خوان می‌پردازیم.

برای خرید آنلاین کتاب خبر خوان می‌توانید به بخش کتاب‌ها فروشگاه اینترنتی انتشارات خوب سر بزنید.

هم‎سفرانی از دو جنس، از دو رنگ

در کتاب خبر خوان، کاپیتان در شهر ویچیتا فالز به بریت جانسون برمی‌خورد، مردی که به‌ تازگی جوهنا را از دست سرخپوستان نجات داده است. بریت جانسون به‌دنبال راهی برای بازگرداندن جوهنا نزد عمویش می‌گردد. کاپیتان در ازای دریافت ۵۰ دلار طلا انجام این کار پر خطر را به عهده می‌گیرد. این شروع ماجرای کاپیتان و جوهنا است. آن‌ها راهی طولانی در پیش دارند؛ سفری که سه هفته طول خواهد کشید. رساندن دخترک به خانواده‌اش چالشی بزرگ است. تفاوت فرهنگ و دو جهانِ متفاوت کاپیتان و جوهنا این مساله را دشوارتر می‌کند. جهان دخترکی آزاد که با رسوم، آیین و باورهای سرخپوستان تربیت شده و جهان پیرمردی که شیفته‌ی سرزمین‌های دور است.برای خرید آنلاین کتاب خبر خوان می‌توانید به بخش کتاب‌ها فروشگاه اینترنتی انتشارات خوب سر بزنید.

 

هویت دغدغده‌ای ازلی

رمان خبر خوان اثر پولت جایلز با وجود حجم کم‌اش پر از موقعیت‌های هیجان‌انگیز و نفس‌گیر است. کاپیتان و جوهنا در سفر خود، مسیری پر فراز و نشیب را پشت سر می‌گذارند. جایلز با هوشمندی در داستان خبر خوان ، به احساسات و عواطف انسانی پرداخته ‌است. داستان اختلاف بین نژاد‌ها از دیرباز دست‌مایه‌ی فیلم‌ها و کتاب‌های زیادی بوده‌است. در رمان خبر خوان، جایلز رویکردی متفاوت برای پرداخت به این موضوع برگزیده‌است. هویت دوپاره‌ی جوهنا و رابطه‌ای که بین او و کاپیتان شکل می‌گیرد، پوچی اختلافات نژادی از نظر جایلز را عیان می‌کند. دختری سفید پوست که فکر می‌کند سرخپوست است و با وفاداری خود را عضو قبیله‌ای می‌داند که خانواده‌اش را به طرز فجیعی به قتل رسانده‌اند. هویت همواره یکی از دغدغه‌های بزرگ انسان بوده‌است. مواجه با شخصیت جوهنا سوالی را در ذهن خواننده مطرح می‌کند؛ چه چیزی هویت ما را مشخص می‌کند؟ خانواده، زادگاه، نژاد، یا آن‌چه باور داریم؟

آزاد مثل یک سرخپوست                    

در کتاب خبر خوان جوهنا با آیین قبیله‌ی کیووا خو گرفته‌است. به زندگی رها و آزادی که با سفر گره‌خورده عادت دارد. قبیله‌ی کیووا مثل بسیاری از قبایل بدوی به خدایانی اعتقاد دارند که طبیعت و زندگی آن‌ها را کنترل می‌کند. سرخپوستان کیووا خورشید و بعضی از صور فلکی را می‌پرستند. قبل از غذا خوردن آواز می‌خوانند و بانوی ذرت را نیایش می‌کنند‌. آیین‌‌هایشان با رقص و آواز همراه است. رقص‌خورشید یکی از رقص‌هایی است که به طور سالانه در قبیله‌ی کیووا برگزار می‌شده. اجرای این رقص در سال ۱۸۸۷ با دخالت دولت و ارتش ممنوع شد. رقص ‌جمجه یکی دیگر از رقص‌های این قبیله بوده که با بازگشت مردان از جنگ اجرا می‌شده.

داستان‌هایی افسانه‌ای در زندگی واقعی

در بخشی از کتاب خبر خوان اثر پولت جایلز می‌خوانیم:

کارد قصابی را بالا گرفت و تیغه‌اش را روی سرش گذاشت و زد زیر آواز. هی هی چال ان اون! دشمنان‌شان از پیش چشمانشان گریخته بودند. از وحشت پا به فرار گذشته بودند. جگرش را نداشتند، هی هی هی! دشمنانم به درک واصل شدند، به جایی پرت شدند به‌رنگ آبی تیره که هیچ آبی در آن‌جا نیست، هی هی هی!
ما، کیووایی‌ها، سخت‌کوش و نیرومندیم!

آن پایین‌ها، کادویی‌ها صدای آن آواز پیروزی کیووایی را شنیدند، آوازی به‌نیت کندن پوست سر و وقتی به انتهای تنگ‌دره رسیدند که آبش به رود برازوس می‌ریخت، حتی توقف نکردند تا قمقمه‌هایشان را پر کنند.
همان‌طور که کارد قصابی را روی سر داشت، از لبه‌ی صخره پرید. در نیمه‌های راه بود که کاپیتان به دنبالش رفت و دامنش را گرفت.
دخترک می‌خواست برود و پوست سر اَلمی را بکند.
کاپیتان گفت: «نه عزیزم، ما چنین کاری نمی‌کنیم… قرار نیست.»

خرید اینترنتی کتاب

پولت جایلز خالق رمان خبرخوان         

پولت جایلز نویسنده‌ی کتاب خبر خوان (متولد چهارم آوریل ۱۹۴۳) از داستان‌نویسان معاصر آمریکاست. آثار او بارها نامزد و حتی برنده‌ی جایزه‌های ادبی شده‌اند. پس از سال ۲۰۰۲  دوران درخشان نویسندگی جایلز آغاز شد. جایلز بابت رمان‌های این دوره‌ از کارش، جزء نویسندگان صاحب‌سبک معاصر شناخته می‌شود. این رمان‌ها عبارت‌اند از:

زنان خصم (۲۰۰۲)

هوای طوفانی (۲۰۰۷)

رنگ آذرخش (۲۰۰۹)

جزیره‌ی فانوس دریایی (۲۰۱۳)

خبر خوان (۲۰۱۶)

رمان خبر خوان در سال ۲۰۱۶ جزء پنج نامزد نهایی جایزه‌ی کتاب ملی آمریکا شد.

برای خرید آنلاین کتاب خبرخوان میتوانید به بخش کتاب‌ها فروشگاه اینترنتی انتشارات خوب سر بزنید.

گزیده‌ای از فهرست بهترین کتاب‌های جهان در انتشارات خوب

اگر از علاقه‌مندان ادبیات داستانی هستید می‌توانید دیگر آثاری که نشر خوب در این حوزه منتشر کرده بخوانید. گفتنی‌ست انتشارات خوب آثار منتشرشده‌اش را از میان فهرست بهترین کتاب های جهان منتخب و به خوانندگان فارسی‌زبان ارائه می‌دهد.

کتاب خیابان تمساح اثر برونو شولتز با ترجمه‌ی شروین جوانبخت

کتاب هذیان های ذهن یک قربانی اثر سال بلو با ترجمه‌ی آیدا کوچکی

سرگذشت واقعی دار و دسته‌ی کلی اثر پیتر کری با ترجمه‌‌ی فرزام امین صالحی

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *