کتاب دختران درهم شکسته ( The Broken Girls ) از سیمونه سنت جیمز داستانیست رازآلود و پرتعلیق دربارهی دخترانی درهم شکسته است که از همه جا رانده شدهاند. این کتاب را در ژانرهای رمز و راز، تخیلی-تاریخی و ترسناک میشود طبقهبندی کرد. کتابی دربارهی دخترهای مشکلساز، غیرقانونی و آنها که از نظر خودشان بسیار باهوشاند. این کتاب توسط نشر خوب و با ترجمهی نادر قبلهای وارد بازار کتاب شدهاست.
در این مقاله از سایت خوب سری زدهایم به نویسنده و داستان این کتاب، تا بیشتر با فضای رمان آشنا شویم.
نویسنده کتاب دختران درهم شکسته کیست؟
سیمونه سنت جیمز (Simone St. James ) نویسندهی رمانهایی دربارهی دختران است. او اولین کتابش را وقتی دوران دبیرستان را میگذراند نوشت. داستانی دربارهی ارواح که در یک کتابخانهی خالی از سکنه اتفاق میافتاد. بعد از آن سیمونه، به مدت بیست سال در پشت صحنهی برنامههای تلویزیونی فعالیت داشت تا اینکه بالاخره تصمیم گرفت تبدیل به یک نویسندهی تمام وقت شود.
به نظر میرسد دغدغهی اصلی سیمونه سنت جیمز در نوشتن، دختران هستند. داستانهای او ترکیبی از عشق، هراس و دلهره است اما او آمده تا دربارهی رنجها و زخمهای زندگی زنان و دختران بنویسد. او بهترین توصیفها را از زندگی زنان ارائه میدهد و قهرمانهای داستانهایش را از میان همجنسهایش انتخاب میکند.
سیمونه سنت جیمز ( Simone St. James ) دوبار برندهی جایزهی ریتا و یکبار برندهی جایزهی آرتور الیس شده و همچنین کتاب دختران درهم شکستهی او در لیست ده رمان برتر سایت گودریدز قرار دارد.
ماجرای کتاب دختران درهم شکسته دربارهی چیست؟
این داستان به راحتی به عقب و جلو میرود و بین گذشته و حال در جریان است. این رمان داستانی را روایت میکند که در دو زمان متفاوت در سال 1950 و 2014 در حال اتفاق افتادن، است. در واقع برخی فصلها در زمان 1950 و بعضی دیگر در زمان 2014 نوشته شدهاند. بخشهای مربوط به سال 2014 از منظر فیونا شریدن روایت میشود و فصلهای مربوط به سال 1950 از منظر چهار همکلاسی به نامهای کتی، سی سی، روبرتا و سونیا در آیدل واید هال روایت میشوند.
همهچیز از جایی شروع میشود که روزنامهنگاری به نام فیونا شریدان نمیتواند با حوادث مربوط به مرگ خواهرش کنار بیاید. بیست سال پیش حادثهای باعث مرگ خواهر بزرگتر فیونا شده و جنازهاش در خرابههای اطراف آیدل وایلد هال پیدا شده است. دوست پسر خواهرش در این ماجرا محکوم به قتل شد اما فیونا میداند که سوءظنهایی در این پرونده وجود داشته که هرگز کشف نشده است.
فیونا به این نتیجه میرسد که چیزی در ماجرای مرگ خواهرش هست که کشف نشده، حتی با اینکه دوست پسرش به عنوان قاتل دستگیر شدهاست اما او همین که متوجه میشود ساختمان آیدل واید هال در حال بازسازیست، تصمیم به نوشتن داستانی میگیرد که پرده از رازهای این ساختمان بردارد. او هر زمان که در نزدیکی اموال آید واید هال است احساس عجیبی دارد و فکر میکند که آیا امکان دارد شایعاتی که در مورد این مکان از زمانهای قدیم وجود داشته، واقعیت داشته باشند؟! اما آیدل واید هال کجاست؟!
آیدل واید هال یک مدرسهی شبانهروزی برای دختران است که در یک شهر کوچک واقع شده و شایعاتی دربارهی آن وجود دارد. در واقع دخترانی که در این مدرسه درس میخوانند مشکلاتی از قبیل بیسرپرستی، اضطراب یا غیرقانونی بودن دارند. اما آنها با وجود این مشکلات بسیار باهوشاند و میتوانند بهطور عادی درس بخوانند.
در طول زمان این بچهها ارتباط عاطفی شدیدی با هم برقرار میکنند، صمیمیتر میشود و به هم اعتماد میکنند و داستانهایی از زندگی دردناکشان را با هم پیوند میدهند. ما در فصلهای مختلف کتاب با هرکدام از این شخصیتها آشنا میشویم و هر قسمت از داستان از نقطه نظر یک کدام از آنها روایت میشود. در خلال روایتهای مختلف، با زندگی هر یک و رازی که آنها را احاطه کرده آشنا میشویم و هر کدام از آنها به نوعی رازهایی دربارهی مدرسه شبانهروزی را برای ما آشکار میکنند.
گزیدهای از کتاب رازآلود دختران درهم شکسته را با هم بخوانیم
گاهی خواندن قسمتهایی از کتاب میتواند به ما کمک کند تصمیم به انتخاب این کتاب بگیریم یا نه؟ برای همین شاید بد نباشد سری بزنیم به این گزیده که از میان داستان دختران درهم شکسته انتخاب شده! با هم بخوانیم:
«پشت سرش صدایی نمیشنید، ولی فقط همین را میدانست ولی با وجود باد توی گوشهایش و صدای پاهای خودش، صدای پچ پچ چیزی را میشنید، زمزمهای که احتمالا به آن موجود مربوط بود زیرا وقتی اینبار سرش را برگرداند، آن هیکل را دید.
هیکل به بلندایی رسیده بود که او از آن پایین آمده بود. در جاده داشت به سمت او پایین میآمد به همین خاطر تقریبا آمادهی فرار شده بود. قوزک پاها و چانهاش از سرما بیحس شده بود، سعی میکرد آهسته بدود و در حالی که چمدان به پایش میخورد مشتش تقریبا از روی دستهی چمدان رها شد. پلک زدن دشوار بود و سعی میکرد اشکال و نقطهها را تشخیص دهد. چقدر دیگر فاصله داشت؟ میتوانست خودش را برساند؟!»
و همچنین این قسمت از رمان:
« مچ پایش پیچ خورد و درد تیزی را تا بالای پاهایش فرستاد، ولی کماکان میدوید. سنجاق موهایش باز شده بود، و وقتی شاخهها را از جلوی صورتش کنار میزد، کف دستش را خراش میدادند، ولی کماکان میدوید. جلویش حصاری قدیمی بود که دورتادور آیدل وایلد کشیده شده بود؛ پوسیده و شکسته بود و بهسادگی میشد از آن عبور کرد. از پشت سرش صدایی نمیآمد. و سپس صدایی آمد.
مِری هَند، مری هَند، مرده و مدفون خاک…
تندتر، تندتر. نگذار بهت برسد.
بهت میگوید میخواهد دوستت شود…»
ترس و تردید در میان سطرهای این نوشته، به ما میگوید با رمانی رازآلود طرفیم! رمانی که قرار است از ابتدا تا انتها ما را غافلگیر کند!
کلام آخر
اگر اهل رمانهای پر رمز و راز هستید و از این که نویسنده مدام شما را میان تعلیقها و گرههای مختلف قرار بدهد، حسابی لذت میبرید باید بدانید کتاب دختران درهم شکسته ( The Broken Girls ) بهترین انتخاب برای شماست، بهخصوص اگر مشکلات و مسائل زنان برایتان دغدغه است و مثل سنت دیمونه جیمز دلتان داستانهایی با قهرمانانِ زن میخواهد، بدون شک دختران درهم شکسته میتواند یک انتخاب خوب برای مطالعه باشد.
برای تهیهی این کتاب فقط کافیست سری به فروشگاه آنلاین سایت خوب بزنید تا در کوتاهترین زمان ممکن، کتاب به دستتان برسد!