رمان مرد جعبه ای اثر درخشانی از کوبو آبه با ترجمهی مرضیه طرلانی در نشر خوب منتشر شده است.
آبه که به کافکای ژاپنی شهرت دارد، در کتاب مرد جعبه ای قالب سورئال را برای روایت آنچه در ذهنش گذشته، برگزیده است. وی در این اثر یکی از معضلات جامعهی جهانی و البته جامعهی پیشرفتهی ژاپن را به بوتهی نقد کشیده و به مخاطبان آثارش گوشزد کرده که نباید در برابر رویدادهایی از این دست بیتفاوت باشند. بیشک مرد جعبه ای قصهایست جذاب و پرکشش که خواننده را به لایههای عمیق تفکر دربارهی معضل بیخانمانها دعوت میکند.
ادبیات ژاپن همیشه شهرت و اهمیت جهانی داشته و ژاپنیها در بین کشورهای شرقی دیگر، گوی موفقیت را در خلق آثار مهم ادبی از دیگر مدعیان ربودهاند. ادبیات کهن ژاپن، از تعاملات فرهنگی با چین تأثیرات بسیاری پذیرفت و ادبیات هند نیز با انتقال بودیسم به ژاپن، بر آثار هنری این کشور تأثیر گذاشت. نویسندگان ژاپنی با شروع نوشتن آثاری با سبک و سیاق منحصربهفرد و مربوط به فرهنگ ژاپن، این کشور را دارای ادبیاتی متمایز و دارای هویتِ مخصوص به خود کردند. با فراهمشدن دوبارهی امکان تجارت با غرب در قرن نوزدهم، ادبیات ژاپن، گستردگی و گوناگونی بیشتری به دست آورد.
از جمله آثار درخشانی که از ادبیاتِ این فرهنگ در نشر خوب منتشر شده میتوان به مرد جعبه ای اثر کوبو آبه و نقشی در مه اثر تان توان اِنگ اشاره کرد.
در ادامهی مقاله به بررسی اثر درخشان مرد جعبهای میپردازیم.
مرد جعبه ای: تلنگری به بیتفاوتی انسانِ امروزی
شاید همهی این رویدادها رویا باشد.
اما این رویا خیلی طولانی است. آنقدر طولانی که فرد شروعش را بهخاطر نمیآورد… (بخشی از کتاب)
روایت درد و رنج، آن هم بهشکلی استادانه و کمنظیر، فقط از عهدهی معدود نویسندگانی برمیآید که تسلطی مثالزدنی بر ادبیات دارند و نتیجهی کارشان، رشکبرانگیز است. بیشک کوبو آبه نویسندهی رمان مرد جعبه ای، یکی از همان نویسندگان است که اینبار در این رمان تکاندهنده و جذاب، روایتِ زندگی یک کارتنخواب را به مدد جادوی کلمات و البته در فضایی سوررئال، تقدیم خواننده میکند. آبه با همان طنز تلخ و گزندهاش، تلنگری میزند به بیتفاوتی انسان امروزی نسبت به معیشت آنها که به هر دلیلی پناهگاهی ندارند اما انساناند، زندهاند و از بیتوجهی همنوعانشان رنج میکشند و این دور تسلسل گویی پایان ندارد.
مرد جعبه ای: روایتِ زندگی یک کارتنخواب
در مرد جعبه ای، ماجرا از ادارهی پلیس و پروندههای ولگردها و دزدهای ژاپن شروع میشود. در میان این پروندهها، موردی مربوط به یک «مرد جعبهای»ست که در ادامهی داستان به جزییات آن اشاره میشود. شهری که داستان در آن اتفاق میافتد «آی» نام دارد و شخصیتها اسمی ندارند.
پیش از هر چیز روش ساختن جعبهی مناسب برای تبدیلشدن به مرد جعبه ای توضیح داده میشود. برای ساختن جعبهی مناسب میتوانید از کارتن یخچال یا هر وسیلهی دیگری استفاده کنید، به شرطی که ابعاد آن با قد و هیکل شما سازگار باشد. بعد باید جایی برای دیدن، روی سطح آن ایجاد کنید و چند وسیلهی ضروری مثل چراغ قوه، رادیو، تختهی پلاستیکی، لیوان، حوله و خودکار همراه خودتان داشته باشید.
بهتر است جعبهای که انتخاب میکنید ضخیم و ضدآب باشد و با چسب آن را مقاومتر کنید. ضمناً باید چکمههای بلند و ضد آب هم داشته باشید که از باران در امان بمانید. بعد جعبه را روی سرتان میگذارید و در خیابان زندگی میکنید. این کار شهامت و جسارت زیادی میخواهد. چون علاوه بر اینکه یک آدم خیابانی و ولگرد میشوید، به خاطر وجود جعبه روی سرتان هیچ هویتی هم نخواهید داشت.
داستان از این قرار است که یک روز صبح مرد ناشناسی به یک مرد جعبه ای که در خیابان روبهروی آپارتمانش زندگی میکند، شلیک میکند. مدتی میگذرد و مرد دچار پارانویا میشود. احساس میکند صدای گلوله را در سرش میشنود. تا اینکه یک روز تصمیم میگیرد خودش هم یک جعبه بردارد و در آن زندگی کند. ادامهی داستان از زاویهی دید مرد جعبه ای تعریف میشود که اتفاقات دور و برش را از پشت دیوارههای جعبه مینویسد…
کوبو آبه، راوی بزرگِ فقدان هویت و ازخودبیگانگی
داستانی میخواندم در مورد مردی که معشوقهاش را مومیایی کرده بود و اینگونه با او زندگی میکرد. او میگفت یک معشوقهی مومیاییشده خیلی وفادارتر و لوندتر از یک معشوقهی واقعی است. (بخشی از کتاب)
کوبو آبه نام مستعار کیمیفوسا آبه (۷ مارس ۱۹۲۴ – ۲۲ ژانویه ۱۹۹۳) نوبلیست شهیر ژاپنی، یکی از شناختهترین نویسندههای جهان است. او از پیشگامان جریان آوانگارد در ژاپن است. آشنایی او با ادبیات غرب، اگزیستانسیالیسم، سوررئالیسم و مارکسیسم بر تلقی او از مسائلی همچون ازخودبیگانگی و فقدان هویت در ژاپن بعد از جنگ تأثیر گذاشت. آثار وی که به بحران هویت در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم می پرداختند، توجه خوانندگان جهان را به خود جلب کرد.
آبه در توکیو زاده شد؛ کودکی و نوجوانی را در منچوری تحت اشغال ژاپن گذراند که پدرش در آنجا استاد طب بود. در ۱۹۴۰ در دبیرستان سیجو در توکیو ثبتنام کرد و در ۱۹۴۳ به خواست پدرش به دانشکده پزشکی دانشگاه توکیو رفت. تحصیلات او به سبب بحران روحی و گذراندن دورهی کوتاهی در یک بیمارستان روانی ناتمام ماند. آبه در پایان جنگ از راه دستفروشی امرار معاش میکرد، ضمن اینکه شعر میسرود و داستانهای کوتاه مینوشت.
اولین اثر كوبو آبه در سال ۱۹۴۷ با هزینهی شخصی منتشر شد؛ مجموعه شعری با عنوان اشعار بینام.
اولین رمان او نیز در كمتر از یك سال به چاپ رسید؛ رمانی با عنوان تابلویی در انتهای خیابان كه آبه آن را بر پایهی داستان زندگی بهترین دوست دوران زندگی خود، كانایاما توكیو نوشت. در سال ۱۹۵۱، كوبو آبه به بام ادبیات ژاپن رسید و معتبرترین جایزهی ادبی ژاپن، اكوتاگاوا، را با نوشتن رمان جنایت آقای اس. كارما از آن خود ساخت.
در سال ۱۹۶۰ با نوشتن رمان زن در ریگهای روان كه به زبان فارسی نیز ترجمه شده، برندهی جایزهی ادبی یومیوری شد. سبك نوشتاری او به گونهایست كه وی را به نویسندگان مكتب پستمدرنیسم نزدیك میكند. احساس كوبو آبه در داستانهای كوتاه و بلندش كاملاً فرا ملی است؛ آبه تنها از ژاپن نمیگوید، او از تمام دنیا سخن به میان میآورد. زن در ریگ روان داستان حشرهشناسی را نقل میکند که با نیرنگ به داخل گودالی شنی کشانده میشود و مثل حشرهای در دام، مجبور میشود که تا پایان عمر شنها را پارو کند. این رمان که آبه را به شهرت جهانی رساند، به بیست زبان ترجمه شده است. روایتی از این رمان را تشیگاهارا هیروشی بهصورت فیلمی درآورده است که جزء آثار کلاسیک سینمای ژاپن بهشمار میرود.
قهرمان دومین رمان تکاندهندهی او با نام چهرهی دیگری (۱۹۶۲) مردی است که چهرهاش بهشدت سوختهاست. او پس از یادگیری روشهای جراحی پلاستیک چهرهای جدید و جذابتر برای خود میسازد و پس از اغوای همسرش با این پرسش روبرو میشود که فاسق زن است یا شوهر او؛ زن که فریب نخورده است نمیداند مرد را بهخاطر وجود خودش دوست دارد یا به سبب وجود جدیدش. در رمان نقشهی تباهشده (۱۹۶۹) کارآگاهی که به دنبال مرد گمگشتهای میگردد خودش گم میشود و هویتش را در کلانشهری تودرتو و بیروح از دست میدهد؛ این حالت در واقع تصویر آبه از توکیوی امروز است.
رمان مردی که عصا شد یادآور وضع ناگوار و کابوسمانند قهرمان داستان مسخ، نوشته فرانتس کافکا، نویسندهی جمهوری چک است. منتقدین ادبی او را با کافکا و آلن پو مقایسه کردهاند. دلایل این قیاس را میشود در آثار او به وضوح دید. داستانهای وی پر از اشارات و نشانههای متافیزیکیست. وی همچنین بهعنوان کارگردان تئاتر و عکاس نیز شناختهشده است.
مرد جعبهای: داستانی پرکشش دربارهی ماهیتِ هویت
من هرگز نشنیدهام که یک ماهی سقوط کند. حتی ماهیهای مرده هم روی آب شناور میشوند. این مسئله از سقوط بادکنک در هوا هم پیچیدهتر است. این یک سقوط معکوس است. یک سقوط معکوس… (بخشی از کتاب)
مرد جعبه ای در سایت جهانی گودریدز با چهار هزار و دویست رای، امتیاز ۳.۶ را کسب کرده و نظرات خوانندگان بسیاری را به سوی خود جلب کرده است. گزیدهای از این نظرات را با هم میخوانیم…
• داستانی پرکشش و غرق در معما دربارهی ماهیتِ پرپیچ و خم هویت. این کتاب را میتوان آزمونی دربارهی چالش «دیدن» و «دیدهشدن» نیز دانست…
• موقع خواندن این کتاب، خون در رگهایتان یخ میبندد و نبضتان دیگر نمیزند. کتابی عجیب… از همان کتابهایی که دوست دارم.
• شک ندارم که این دیوانهوارترین کتاب کوبو آبه است. شما با دیوانهای طرفید که نه تنها حرفهایش معنا دارند، بلکه بهدنبال مفهوم بیشتری در کلماتش هستید.
• مرد جعبهای شاید بهترین کتاب کوبو آبه نباشد، اما بیشک پیچیدهترین و عجیبترینِ آنهاست.
معجزهی اصالتِ محض
رمان مرد جعبه ای داستانی در باب هستی و وجود است که مثل دیگر آثار کوبو آبه به هویت وجودی افراد در جامعه میپردازد. این کتاب توجه رسانههای بسیاری را به خود جلب کرد و شور نویسندگان زیادی را برانگیخت تا در ستایش این اثر درخشان بنویسند. خلاصهای از برخی نقدهای منتشرشده دربارهی این کتاب را با هم میخوانیم…
• پنگوئین رندوم هوس نوشت: مرد جعبه ای معجزهی اصالت محض و افسانهای شگفتانگیز و نامانوس در مورد ماهیتِ اصلی هویت است.
• شیکاگو سان تایمز نوشت: یک شاهکار هیجانانگیز. اثری مسحورکننده از آغاز تا پایان.
• نیویورک تایمز نوشت: اثر خیرهکنندهی دیگری در ادبیات… داستانی هیجانانگیز در باب هستیشناسی.
• شیکاگو تریبون نوشت: درخشان… آبه هم مثل کافکا مهارت چشمگیری در خلق حوادث رویاگونه دارد.
اگر جزء طرفداران ادبیات ژاپن هستید خواندن رمان نقشی در مه اثر تان توان اِنگ را نیز پیشنهاد میکنیم.