در طول عمر چند هزارسالهی ادبیات ردپای یک موضوع واحد را به خوبی میتوان دنبال کرد. پدیده ای به نام جنگ که از اولین متون مکتوب باستانی دستمایهی قصه پردازی نویسندگان ملتهای مختلف بوده است. جنگ در این متون باستانی، از ایلیاد و اودیسهی هومر تا شاهنامهی فردوسی همواره یادآور تقابل میان دو جبههی خیر و شر بوده است.
قصههایی حماسی که در آنها زندگی قهرمانانی فراتر از انسان روایت میشد که در دفاع از والاترین ارزشها به نبرد میپرداختند. مفهومی که پس از پا گذاشتن انسان به زندگی مدرن و تجربه کردن فجایعی چون جنگ جهانی اول و دوم واژگون شد و معنایش را از دست داد.
برای خرید اینترنتی کتاب نیمه شبی آرام به بخش کتاب ها در سایت نشر خوب سر بزنید.
شعر گفتن پس از آشویتس
فاجعهی جنگ جهانی به قدری سهمگین بود که متفکری همچون آدورنو را بر آن داشت که هر گونه بازآفرینی زیباییشناسانه را پس از جهنم آشویتس امری “وحشیانه و به دور از تمدن و فرهنگ” بخواند. برای انسان پس از آشویتس روایت حماسه آفرینی ابر انسانهای کهن تنها جنبهای تزئینی پیدا کرد. خیر در برابر شر دیگر چیزی جز شعاری نخ نما نبود که بهانهی قدرتهای حاکم بر جهان را برای کشتار و نابودی تامین میکرد.
قهرمانان کاریزماتیک شاهنامه و اودیسه که همواره در انتهای قصهها رستگاری انتظارشان را میکشید تبدیل به شمایلهایی تهی و خالی از معنا شدند. چرا که واژهی مبارز تنها سربازان بینام و نشانی را در ذهن تداعی میکرد که بدون خواست و اراده، توسط قدرتی پنهان تنهایشان به آتش جنگ آغشته شد. بی آنکه بهشتی پیش رویشان باشد.
بدون خروج از خانه و تنها با چند کلیک میتوانید کتاب نیمه شبی آرام را به صورت اینترنتی خریداری کنید.
سرباز سرباز است
اوریانا فالاچی در بخشی از کتاب Nothing and Amen مینویسد: “هرگز کسی به من نگفت که چرا کشتن به خاطر دزدی یک گناه بزرگ است در حالی که کشتن در لباس سربازی باعث افتخار “!
فالاچی در این کتاب به این نکته اشاره میکند که کشته شدن یک سرباز، خواه در اهریمنانهترین جبهه جنگیده باشد، خواه زیر پرچم مقدسترین ارزشها دست به ماشه برده باشد به یک اندازه امری قبیح و لایق نکوهش است. ما همواره در میدانهای جنگ با سربازانی رو به رو هستیم که هویت انسانیشان تا قلمرو اعداد سقوط کرده است.
مرگ یک سرباز برای صاحبان قدرت چیزی بیشتر از کاسته شدن یک عدد از تعداد لشکر و جوخهشان نیست. فالاچی در بخشی از این کتاب مصاحبهای با یک سرباز آمریکایی در جنگ ویتنام انجام داده که خوانندهی اثرش را با کابوس و ترس از مرگ در جبههی جنگ رو به رو میکند.
این سرباز آمریکایی در گفتگوی خود با اوریانا فالاچی از لحظه ای میگوید که شاهد مرگ دوست و هم رزم قدیمی خود بوده است. خاطرهای که شنیدن آن موجب فروپاشی ارزشها و معانی دروغینی میشود که جنگافروزان در طول تاریخ برای ما ساختهاند. در ادامه قسمتی کوتاه از این مصاحبه را میخوانید.
نیمه شبی آرام را در بخش کتابهای سایت نشر خوب پیدا میکنید.
زندگی، جنگ و دیگر هیچ
- میخواهی چیزی را برایت تعریف کنم؟
- البته، جورج.
- چیزی را که تا به حال برای کسی تعریف نکردهام؟
- تو میتوانی هر چیزی را که بخواهی برای من تعریف کنی.
- میدانی؟… راجع به باب است. وقتی موشک به طرف ما پرتاب شد… من آن را دیدم… ولی چیزی به باب نگفتم. خودم را به زمین انداختم ولی او را خبر نکردم. میدانی؟ فقط به فکر خودم بودم. و در همان وقت که به فکر هیچکس غیر از خودم نبودم دیدم، دیدم که باب منفجر شد. آره، منفجر، چون کلمهي دیگری برای چیزی که دیدم نمیتوانم پیدا کنم. تیر درست به وسط سینهاش اصابت کرد، و او مرد. اولین بار بود که کشته شدن یک مرد را میدیدم. و آن مرد دوستم باب بود. من فریاد زدم «باب!» و او دیگر مرده بود و بعد آه! خدا مرا ببخشد! و بعد… این هم چیزی هست که هنوز به کسی نگفتهام.
- بگو، جورج.
- برایت میگویم، اگر نگویم دیوانه میشوم. و بعد حس کردم که خیلی خوشحالم، خوشحال بودم که موشک به او خورده و به من اصابت نکرده. حرفهایم را باور میکنی؟
- آره.
- از این موضوع خجالت میکشم. اوه! خدای من، چقدر خجالت میکشم. ولی چه میشود کرد. یک چیز دیگر را برایت بگویم، میخواهی باز برایت بگویم؟ اگر همین الان یک موشک به طرف ما بیاید باز هم آرزو میکنم که به تو بخورد نه به من. حرفم را باور میکنی؟
- آره.
نشر خوب امکان خرید اینترنتی نیمه شبی آرام را نیز در اختیارتان گذاشته است.
شاهدان عینی
شاید بتوان گفت که یکی از دلایل نفرت افکار جمعی جهان امروز نسبت به جنگ وجود نویسندگان، سینماگران و روشنفکرانی بوده که خواسته یا ناخواسته در صحنهی آتشین جنگ دوم حضور داشتهاند یا به نوعی زندگی در پیرامون صدای انفجار آن سالها را زیست کردهاند. رماننویسان بزرگی شبیه به ارنست همینگوی و کورت ونه گات یا سینماگرانی مثل آلن رنه که تاثیرات انفجار هیروشیما را به تلخترین شیوهی ممکن در مهمترین اثرش (هیروشیما، عشق من- ۱۹۵۹) برای مخاطبانش منعکس کرد.
یکی دیگر از این شاهدان عینی، ویلیام وارتن نویسندهي آمریکایی است که خود در زمان جنگ به عنوان سرباز در ارتش ایالات متحدهی آمریکا خدمت کرده و بعدها خاطرات تیره و تارش در آن دوران را در غالب رمان مینویسد.
ویلیام وارتن
ویلیام وارتن نویسندهی آمریکایی است که در سال ۱۹۲۵ در شهر فیلادلفیا متولد شد. اولین رمان او با نام پرنده باز (Birdy) در سال ۱۹۸۷ به چاپ رسید و از موفقترین آثار زندگی هنری او شد. آلن پارکر با اقتباس از این رمان فیلم پرندهباز (Birdy) را ساخت. وارتن در دههی ۱۹۹۰ هشت رمان دیگر به چاپ رساند. از میان این هشت رمان، رمانهای (Dad) و نیمهشبی آرام (A Midnight Clear) مورد استقبال زیادی قرار گرفتند.
این دو کتاب نیز مانند رمان اول وارتن توجه سینماگران آمریکایی را به خود جلب کرد و منبع اقتباس دو اثر سینمایی دیگر شد. فیلم Dad در سال ۱۹۸۹ با اقتباس از رمان Dad به کارگردانی گری دیوید گلدبرگ ساخته شد و فیلم نیمهشبی آرام را کیت گوردن در سال ۱۹۹۲ کارگردانی کرد. وارتن در سال ۲۰۰۸ در کالیفرنیا درگذشت.
رمان نیمهشبی آرام (A Midnight clear) یکی از مهمترین آثار این رماننویس آمریکایی بوده که در ادامهی این مقاله به بررسی آن میپردازیم.
نیمه شبی آرام را می توانید به صورت اینترنتی سفارش دهید.
نیمهشبی آرام
در واپسین روزهای جنگ جهانی دوم، زمستان 1944. جوخهی شش نفرهی آمریکایی مأموریت مییابد با استقرار در یک عمارت در دل جنگل، مراقب تحرکات احتمالی دشمن در آن منطقه باشد. این سربازان خسته از جنگ، که بسیاری از همرزمان خود را از دست دادهاند، خیلی زود متوجه حضور نیروهای آلمانی در نزدیکی خود میشوند؛ آلمانیها با رفتار عجیب خود به آمریکاییها میفهمانند که آنها نیز از جنگ خستهاند و میخواهند بدون خشونت و درگیری تسلیم شوند. دو گروه با هم به توافق میرسند تا در یک نیمهشب آرام صحنهي اسیر گیری را اجرا کنند.
اما درست در همین لحظات است که رمان به ما یادآور میشود که گریختن از خشونت جنگ امری محال و ناممکن است.
با سفارش اینترنتی کتاب نیمه شبی آرام آن را در منزل خود تحویل بگیرید.
ارتش بازندهها
ویلیام وارتن در نیمه شبی آرام دقیقا به دلیل همان تغییر رویکرد نسبت به پدیدهی جنگ که در ابتدای مقاله به آن اشاره کردیم، به جای ابر انسانهایی کامل و دستنیافتنی که در انجام اعمال حماسیشان هیچ شک و تردیدی به خود راه نمیدهند، قهرمانان خود را از میان معمولیترین افراد ممکن انتخاب میکند.
سربازانی شبیه به مهرهی شطرنج که یادآور تمام بازندهها و ناکام ماندگان جنگ هستند. کافی است در همان صفحات اول متوجه بازی زبانی شوید که نویسنده با نام قهرمان اصلی داستان میکند تا از همان ابتدا جهان جنگ را از دید یک بازنده ببینید.
قهرمان رمان ویلیام نات (William Knott) نام دارد که از سوی همگان به اختصار ویل نات مورد خطاب میگیرد که با Will not (نشانهی نفی در زمان آینده) هم آواست. سربازی جوان و باهوش که از همان ابتدا به بازنده بودن خود و هم رزمانش آگاه است و دربارهی تفاوت جایگاهشان با سران ارشد نظامی میگوید:
” نمیدانم چرا فکر میکنیم این قدر باهوشیم. فقط به خاطر اینکه میتوانیم تست بزنیم؟ جدول کلمات حل کنیم؟ مارک و شطرنج و دیگر بازیهای این مدلی بازی کنیم؟ فقط به خاطر اینکه زیاد کتاب میخوانیم فکر میکنیم آدمی خاص هستیم؟ اگر درست به قضیه نگاه کنید، گه صفتهایی مثل لاو و ور باهوشهای واقعیاند. آنها هستند که زنده میمانند. هوش یعنی این! “
به بخش کتاب ها در سایت نشر خوب سر بزنید تا به صورت اینترنتی کتاب نیمهشبی آرام را تهیه کنید.
نظرات نشریات و رسانههای جهانی دربارهی نیمهشبی آرام
نیویورک تایمز (New york times)
در نیویورک تایمز میخوانیم که این رمان یک جستجو در جنگ و جوانی است. درواقع جنگ را از منظر متفاوتی به خواننده نشان داده است.
شیکاگو تریبون (Chicago tribune)
زشتی جنگ در این رمان با تکنیکهای ادبی زیبا شده است و یکی از بهترین رمانهای روایتکنندهی جنگ میتواند باشد. تریبون شیکاگو به قدری از آن تمجید کرده است که آن را همسطح با نشان سرخ دلیری اثر استیون کرین میداند.
د ویلیج ویس (The village voice)
یکی از تنها رمانهای کلاسیک مربوط به جنگ جهانی دوم!
کتاب نیمه شبی آرام و دیگر رمانهای منتشر شده توسط نشر خوب را در بخش کتابها جستجو کنید.
پیشنهاد نشر خوب به علاقهمندان ادبیات جنگ
اگر علاقهمند به گونهای از ادبیات داستانی هستید که در آن به موضوع جنگ پرداخته میشود، نشر خوب خواندن این کتابها را به شما پیشنهاد میکند:
زیر آسمانی به رنگ خون، مارک سولیوان، ترجمهی ساسان گلفر
پرنده باز، ویلیام وارتن، ترجمهی سحر سلطانی
اعترافات یک جاسوس، الیزابت وین، ترجمهی عادله قلیپور